خود را میان تمام بیعدالتیها گم کردهام
تنها نتیجه روزهای اخیر برای من، تپش قلب و سردردهای پیاپی بودهاست. دو روزی که همزمان با حوادث تهران بود برای من بسیار سنگین و آزاردهنده بود. تنها واکنش رسمی من خوابیدن روی تخت و فکر کردن دربارهی بیگناهانی بود به راحتی جانشان را از دست دادند. کاملا ناخواسته و بیخبر از فردایشان. و من فقط اخبار رسمی و غیر رسمی را دنبال کردم، کار خاص دیگری نبود. چشمانم نمدار شد و دوباره شاهد به جان هم افتادن افراطیهایی از جنس هموطن بودم و این مرا بیشتر عذاب میداد. شبیه نمکی بود روی زخمی که از داغ هموطنانم برایم مانده بود. حتی داغ همنوعانی که حالا به هر دلیل یا طریقی گرفتار تفکری شدهاند که ما داعش مینامیمش. تفکری افراطی که جوانهای بیگناه را اسیر خود کردهاست.
چندی پیش نوشته بودم دلگیرم از تمامی ظلمهایی که در سراسر دنیا در حال رخ دادن است و من توان انجام هیچکاری را ندارم. اما امروز خوشحالم. زیرا حداقل از اینکه حاضر به آسیب دیدن هیچ بشری نیستم خود برای من افتخار بزرگیست. نه به کسی توهین میکنم و نه سیاست را دستاویزی برای خالی کردن عقدههایم. من در طی چند روز قبل تنها سکوت کردهام و هیچ جا نظری ندادهام و همین برای من بس باعث تسلی روانم. از یک موضوع خوشحالم که اگر فرزندی داشته باشم اول از صلح برایش غصه خواهم گفت.
- ۹۶/۰۳/۱۹