کاکتوس و من

فرزندآوری و انبوهی از مسائل مرتبط

دوشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۷، ۰۹:۱۵ ق.ظ

دیروز تو جلساتمون (جلسات هفتگی کتاب‌خوانی) بحثی رو مطرح کردم که اخیرا ذهنم رو درگیر کرده بود. بحث خوبی شکل گرفت. مثل همیشه‌مون سعی کردیم تو مسائل عمیق بشیم و نظرات همدیگه رو بشنویم، حتی اگر قرار نیست دیدگاه همدیگه رو قبول کنیم. موضوع بحث "میزان دین ما به پدر و مادر، درست یا غلط بودن تزریق حس عذاب وجدان در صورت پیروی نکردن از اون‌ها، حد و حدود احترام به پدر و مادر، یعنی اینکه تا چه میزان باید از خواسته‌های خودمون به دلیل همسویی با خواسته اون‌ها دور بشیم؟ و ..." که مسائلی مرتبط با این موضوع و تجربیاتمون رو مطرح کردیم. 

البته رسوندن مفهوم سخت بود، گاهی اشتباه برداشت می‌شد اما به طور کلی میتونم بگم عالی بود. بحث هم از جایی تو ذهن من منفعل شد که خانوم میم گفت صبح به خاطر سر و صدای پدرش از خواب پریده و نتونسته بخوابه، با پدرش بلند صحبت کرده و الان بابتش عذاب وجدان داره. هرچند این موضوع متفاوت هست اما این تو ذهن من اومد که تا چه اندازه باید کوتاه اومد جلوی والدین؟ آیا ما به عنوان والد احتمالی در آینده، تا چه میزان اجازه داریم که در انتخاب‌های فرزندمون دخالت داشته باشیم؟ بهش تذکر بدیم و براش مسیر زندگی تعریف کنیم؟ 

درسته گفته میشه دوره زمونه فرق کرده! بچه‌های حالا که حرف گوش نمیدن و غیره. اما ما باید با شناخت کامل از نقش والد بودن، انتخاب کنیم و تصمیم به فرزندآوری کنیم. که نه تنها کاستی‌هایی که خودمون درک کردیم رو مورد بررسی قرار بدیم بلکه شخصیت احتمالی فرزندهای سرکش نسل بعدی رو هم حدس بزنیم. 

کلی حرف زدم ولی آخرش میخوام علاوه بر سوالات بالا، سوال دیگه‌یی رو هم مطرح کنم. که خانوم میم با دیدن اشتیاق من به داشتن فرزند ازم پرسید. چرا دوست دارید فرزند داشته باشید؟ (یا نداشته باشید؟)

  • هلیا استاد

نظرات (۶)

  • مهدیه نیک مهر
  • بحث خوبیه، من که احساس میکنم بخاطر دل خودمه! که با این تفکر درنهایت تبدیل میشم به پدر مادری که دیروز میگفتیم نباید باشیم!!
    پاسخ:
    ولی خب به قول مهلا، تهش نمیشه به پدر و مادر آرمانی تبدیل شد. همیشه یه فاصله یی هست
    جواب سؤال دوم رو اول بدم. من به شخصه با این وضع زندگی و این وضع جامعه دوست ندارم فرزندی داشته باشم. اضافه کردن یکی دیگه به این اجتماع، وقتی تکلیفش مشخص نیست برام توجیهی نداره. اگر قرار باشه فرزندی داشته باشم ترجیح میدم بچه‌ای رو به فرزندی قبول کرده باشم. 
    جواب سؤال اول، داد زدن نه. ولی میشه منتطقی برخورد و مخالفت کرد. و خب می‌تونم بگم با رعایت احترامشون کمتر شده خودم تصمیم گیرنده نباشم. سطح آزادی‌ای که توی خونه داشتم همیشه باعث تعجب اقوام بوده حتی. 
    پاسخ:
    اگر شرایط فرزند گرفتن راحت باشه بنظرم یکی از زیباترین کارهایی که هرکس میتونه در زندگیش انجام بده.
    آره مخالفت و منطقی برخورد کردن راهیه برای نگه داشتن حدود احترام پدر و مادر. خوشبحال شما. من چند سالی هست که آزادی بیشتری دارم اما در سنین نوجوانی سختگیری بیشتر بود خب
  • منتظر اتفاقات خوب (حورا)
  • در حرف میگم میشه راحت‌تر با پدرومادرهامون کنار بیایم، حتی اگه چندین ده سال اختلاف داشته باشیم توی سلیقه‌هامون. ولی در عمل خیلی وقت‌ها خراب کرد:-|

    تصور اینکه بچه‌ای داشته باشی و بخوای براش مادری کنی، هم قشنگه و هم ترسناک. ولی من نمی‌تونم بگم دوست ندارم بچه‌ای داشته باشم!
    پاسخ:
    تقریبا همه مون همینطوری هستیم. درستش اینه تلاش کنیم حداقل برای راه های مسالمت آمیز
    دقیقا خودم هم. هم ترسناکه و هم زیبا
    بحث جالبیه و واقعا بسیار گسترده ست و در مورد فرزند باید بگم به شدت با آقاگل موافقم. شاید به نظر من حتی میشه گفت ظالمانه ترین تصمیم تو شرایط فعلی همین باشه که آدم یک رو به دنیایی بیاره که خودش هم میدونه جای زندگی نیست...
    پاسخ:
    بحث واقعا گسترده و طولانی هست واقعا نمیشه در حد چند کلمه فقط درباره ش صحبت کرد.
    الان که خیلی بده همه چی. خیلی :(
    فرزند آوری؟ به نظرم ظالمانه‌ترین تصمیم می‌تونه باشه تو این شرایط!
    می‌دونید شرایط بچه‌های بی‌سرپرست و بدسرپرست چقدر بده؟ مگه به فرزندی قبول کردن چه ایرادی داره که حتما باید یه بچه به این دنیای مسخره اضافه کنیم؟ 
    منم دقیقا حس شما و حورا رو دارم. همونقدر که خواستنی و شیرینه، ترسناک و وحشتناک و غیرقابل درکه.
    چه اینکه من حتی هم‌سن سالام که ازدواج می‌کنن رو هم درک نمی‌کنم چه برسه اونا که بچه‌دار میشن. ینی همش با خودم فکر می‌کنم چطور؟ چطوور؟ چطوووئر؟؟!
    چطور می‌تونن زندگیشون رو با یکی دیگه شریک بشن؟ چه برسه به اینکه اصلا کسی رو به زندگی بیارن؟ ینی واقعا برام کابوسه‌ها!
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی