کجایید غریبههای آشنا؟
دوشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۱۰ ب.ظ
روزهای اولی که اینجا شروع به نوشتن کرده بودم و تا حدود چند ماه قبل، شخصی با نام غریبِ آشنا دائما برایم نظراتش را مینوشت. پیرامون مسائل مختلف و عقایدم بحث میکرد. گاهی شبیه یک آشنای پر کینه، البته نه به آن شدت، از رفتارهایم ایراد میگرفت و گاهی هم دقیقا شبیه همان غریبهایی که هیچ از من نمیداند، قضاوت میکرد. اما راستش همیشه باعث میشد که به نوشتههایم فکر کنم. به دیدگاهی که دربارهاش حسابی طرفدارانه سخن میگفتم شک کنم. اصلاح کنم. یا گاهی هم چنان محکمتر و با دلایلی قویتر از آن فکر و نوشته دفاع کنم. قدر آن غریبِ آشنا را ندانستم چون دیگر کسی اینچنین و نادیده در برابرم نایستاد و نظری نداد. که از راه دور و بینشان به صیقل تفکراتم کمک میکرد.
شاید که به خاطر کمکاری و کم فعالیتی ام، دیگر اثری از او نیست. شاید هم دیگر دلش نخواسته که نظری بدهد. به هر حال، یاد آن غریبِ آشنا به خیر!
شاید که به خاطر کمکاری و کم فعالیتی ام، دیگر اثری از او نیست. شاید هم دیگر دلش نخواسته که نظری بدهد. به هر حال، یاد آن غریبِ آشنا به خیر!
- ۹۵/۰۸/۰۳