مادرشان درد میکشد، خودشان بیشتر
دوشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۵۸ ق.ظ
دکترها گفته اند هیچ امیدی نیست. حتی از بیمارستان هم مرخصش کرده اند. فکرش را بکنید، به خانواده اش گفته اند شیمی درمانی تنها خرج کردن بیهوده است. با همین صراحت گفته اند مادرتان میمیرد. هیچ راهی جواب نمی دهد. عصرها همه خانواده جمع می شوند کنارش، دلهاشان خون، ولی می گویند و میخندند و میخندانندش. خودش که خبر ندارد یک ماه دیگر بیشتر از عمر کوتاهش باقی نمانده. امسال مثل هر سال، عاشورا که برسد دیگر قرار نیست قرمه سبزی نذری با دستان خودش بپزد و به عزاداران حسین اش بدهد.
یعنی اگر همه مان دعا کنیم چه؟ باز هم معجزه رخ نمیدهد؟ آن غده لعنتی گورش را گم نمیکند از بدن نحیف و بی جان او؟
- ۹۵/۰۲/۲۰