کاکتوس و من

عقربه های ساعت ها را از جا در بیاورید

دوشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۵۱ ب.ظ
ساعت ها میگذرد و من طبق عادت معمول، گذرش را از داخل تک تک پیچ های خاکستری-صورتی مغزم حس میکنم. عادت شده که این کار را انجام دهم. با مغزم لمس میکنم که ثانیه ها بی آن که اهمیت دهند از کنارم راهشان را میگیرند و می روند. فقط هر از گاهی ردِ ناخن های تیزشان را روی گوشته ی راه جا میگذارند. مانند تیغ های کاکتوس که انگشت را زخمی میکنند. 
عجیب این روزها یاد گرفته ام زخمی نشوم از لمس دردناک گذر زمان..
  • هلیا استاد

نظرات (۱)

زیبا بود هلیا جان (:
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی