کاکتوس و من

مرثیه خوانی بروسان

يكشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۱۵ ب.ظ

بگو چه کار کنم؟

با فلفلی که طعم فراق می‌دهد

با دردی که فصل نمی‌شناسد

با خونی که بند نمی‌آید

بگو چکار کنم؟

وقتی شادی به دم بادبادکی بند است

و غم چون سنگی

مرا در سراشیب یک دره دنبال می‌کند


دلم شاخه توتی

که باد

خونش را به در و دیوار پاشیده است.



شعر شماره 5

از کتاب "مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است"

غلامرضا بروسان

نظرات (۱)

❤بروسان
پاسخ:
عجیب خوبه شعراش
روحش شاد
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی