کاکتوس و من

بماند ثبت خاطرات شبانه

دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۳۴ ب.ظ
اوج لذت و فرود امروز به دو بخش تقسیم میشه:
1- اوج: وویس‌های مهدیه از اینکه برای شروع روزش، خوندن متن‌های وبلاگ من رو انتخاب میکنه و برای هر کدوم از متن‌ها واکنش نشون میده، میخونشون و کلی نظر میده. خب این خیلی هیجان‌اگیز برام حتی اگر از قیافه‌م مشخص نشه. (ضعف در واکنش فیزیکی دارم)
2- فرود: بعد از یک روز سخت و فشرده الان اومدم خونه و میخواستم کار بانکیم رو اینترنتی انجام بدم. رفتم سراغ پاکتی که 20 روز پیش از بانک به عنوان رمز اینترنتی گرفته بودم. اینطور شد که بعد از چند بار امتحان، فهمیدم که 10 دقیقه بعد از گرفتن رمز، باید فعال میشده که انجام ندادم. تا کی قراره سر به هوا باشم خدا داند. :/

تصمیم گرفتم دوباره خاطرات بنویسم. تو یک دفتر جدید. تمام روز رو ثبت کنم. هر چند که از گوگل درایو هم استفاده میکنم اما اونجا خاطرات اشتراکی با مجید رو مینویسیم. شاید لازم باشه یه وقتایی روی کاغذ نوشت. برای خودت و برای خودت.

امروز هم مامان رو بردم کوه. دیدم زشته با عالم و آدم رفتم کوه بعد مامان خودم رو نبردم. گفتم نوکرتم هستم هر وقت دلت خواست بگو بیارمت. جدی جدی گفت بیا هر روز صبح بیایم کوه ورزش :/ گفتم حاجی گرفتی ما رو؟ :)) با مامانم شوخی دارم.
  • هلیا استاد

روز نوشت

روزنوشت

نظرات (۱)

  • منتظر اتفاقات خوب (حورا)
  • هرروز صبح:|
    هر هفته یه روز هم خوبه ها:-)
    پاسخ:
    بابا صبح ساعت 7 کوه! سالی یه بار نهایتا بشه رفت :)) خیلی خوبه مامانم :))
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی