کاکتوس و من

گذر اردیبهشت

چهارشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۱۰ ب.ظ

از نیمه‌های شب گذشته بود. باااز تو از کوچه ما گذشتی... نیمه شبی که انگار سال‌های سال طول کشیده است. از آن اندک زمان‌های خوبی که تمامی ندارد. نیمه شب‌هایی که با شوق شنیدن موسیقی دلنشین خودش را پر رنگ لابلای پیچ و خم مغزت جای میدهد، جایی همیشگی. شعر من! در این شب سیاه برایت از سپیده میخواند... 

نیمه شب‌هایی به رنگ سیاهی مطلق. سیاهی مطلق پر امید. بارانی و من ابری در بهار... در آن تاریکی خیره کننده‌ی آرام بخش، خوب به یاد دارم، که روح بزرگ شب به تماشای عاشقی‌های بی‌پروا نشسته بود. نیمه شب‌های واقعیت. رویایی و بی‌پایان. بی انتها. باش فردای من... 

  • هلیا استاد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی