کاکتوس و من

راهپیمایی و ضمیر ناخودآگاه

دوشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۸:۵۴ ب.ظ
قبلترها راهپیمایی صدایم میکرد. میگفت تو بیشتر شعار میدهی قبل از وقوع جنگ یا بهتر بگویم تو آدم حمله ایی قبل از حرکت فیزیکی دشمن. راست هم میگفتُ. من آدمی بودم و شاید هنوز هم هستم، که پیش از آنکه اتفاقی بیفتد، قبل از آنکه جنگی صورت بگیرد، نقشه ی احتمالی طرف مقابل را حدس میزنم و طبق آن عملیات لازم را انجام میدهم. بعد از آن هم برای این ویژگی شخصیتی، خودم را سرزنش میکردم. فکر میکردم اشتباه میکنم و به عبارتی ضعف من را نشان میدهد که اینگونه عمل میکنم. 
تا زمانی که تمرکز بررسی رفتاری را از روی خودم برداشتم. شروع به آنالیز آدم های اطرافم کردم. حتی خود او. در حوالی همین کنجکاوی هایم بود که متوجه شدم چقدر، خود آن شخص، حمله هایی قدرتمند پیش از هر گونه حرکت احتمالی دشمن را انجام میدهد.
آدم ها، برخی ویژگی های شخصیتی شان یا خواسته های سرکوب شده شان را، که حتی در لایه های زیرین نهادشان پنهان شده است، بر سر دیگران میکوبند و از آن به عنوان نقص یا مشکل یاد میکنند. پیش از آنکه حرفهای دیگران راحت تحت تاثیرمان قرار دهد، باید که درست یا غلط بودن رفتار را هرچند مقایسه ایی نسبی بخواهد نسبت به خوب بودن و بد بودنش، انجام دهیم.
شاید لحظه ایی، حمله ایی پیش از نیاز، زندگی مان را نجات دهد.

  • هلیا استاد

نظرات (۱)

سایه می نامندندش(Personality Shadow)، سرکوب شده های ناخواستنی را، که در فرافکنی(Projection) آوار می شوند بر دیگران
پاسخ:
سپاس از راهنمایی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی