کاکتوس و من

قدر دانی برای یک عمر زندگی

دوشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۴، ۰۵:۴۸ ب.ظ

همیشه یاد گرفته ام قدر دان آدم ها باشم. خواستم بعد از چند روز شروع کنم به نوشتن و شروع زندگی. شروع که نه، بهتر است بگویم ادامه همان زندگی. نمیدانستم از کجا بگویم و چه بگویم، تنها چیزی که به ذهنم رسید قدر دان بودن است. سپاس گزاری از همه بودن ها، یاد دادن ها و کمک به بزرگ شدن های من.

تجربه خوبی که شاید بتوان بعدها از آن به عنوان افتخارات زندگیم از آن صحبت کرد. به بودن آدمی که داشتنش بالیدن است. قرار است تا ابد جزئی از زندگی اش باشی. و این خوشایند ترین بخش داستان است. شاید برای گفتن حرف های بیشتر احتیاج به زمان داشته باشم. همین که توانستم شروع به گفتن افکار کنم پیشرفت بزرگیست. 

ذهنم یارای نوشتن بیشتر را ندارد. اما من دوست هایم را از دست نمیدهم. همیشه دوستم باقی میمانند. 

پریشان گویی هایم را عذرخواهم، فکر آشفته فقط با نوشتن آرام میگیرد.

  • هلیا استاد

روز نوشت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی